ایلیاایلیا، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

خاطرات کودک من

ختنه کردن ایلیا جون

1400/8/16 18:03
نویسنده : مامان یلدا
42 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزم

الان میخام از بزرگ شدن و ایلی خوشملت بگم.

خوشگلم دیگ با گذشت زمان روز به روز بزرگتر و بامزه تر میشدی یه ماه خونه آقاجون و عزیز موندیم بعد از یه ماه به خونه خودمون برگشتیم و بعد از گذشت یه مدت کم اقاجون پیشنهاد داد که ختنت کنیم اما بابات مخالف بود میگفت هنوز خیلی کوچیکی اما من موافق بودم چون هرچی بزرگتر میشدی شیطونتر میشدی و اونوقت مراقبت از تو برامون سخت میشد بالاخره بابا رو راضی کردیم و رفتیم بیمارستان امامرضا با کمک دایی عزیز(دایی بابا) پیش یه دکتر خوب (دکتر شهنام طیبی) برات وقت گرفتیم و بعد از چهل روز شدنت بردیمت برای ختنه و اینکه بالاخره داماد شدی گل پسرم

مبارکه..

بعد از گذشت ۳روز کاملا خوب شدی عزیزم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)