زمینی شدن ایلیا جون
ساعت ۶صبح ۱۷ آذر سال ۱۳۸۷ بود هنوز یه هفته تا به دنیا اومدنت وقت داشتیم اما انگار تو خیلی عجله داشتی😂 کیسه آب بچه پاره شد و مجبور شدیم یه هفته زودتر تورو تو بغل بگیریم و خیلی هم خوشحال شدم دکترت خانم صدیقه احمدیان گفت دیگه باید بچه رو به دنیا بیارم خلاصه بعداز انجام تشریفات زایمان و کلی انتظار واسه اینکه گل پسرم بیاد ساعت شده بود ۸و بیست دقیقه شب که دیدم فرشته زندگیم دیگ زمینی شده واسه بغل کردنت دیگه تحمل نداشتم صبر کنم صدای گریه کردنت برام بهترین و قشنگترین آهنگی بود که تا حالا شنیده بودم پشت در اتاق زایمان بابا و عزیز و بقیه بستگان منتظر دیدنت بودن همه با شنیدن اینکه اومدی و سالمی کلی خوشحال شدن و با خیال راحت به خونه برگشتن...
نویسنده :
مامان یلدا
18:18